راهنمای حزب در سال پیش رو (2019 -2020 )
مصوب 22 مهر1398 برابر 14 اکتبر 2019
متن حاضر نه متنی تحلیلی است و نه واجد پیش بینی، بلکه می توان آن را در مقولهء تلاشی آیندهنگرانه دانست برای واکنش نسبت به زمانهای که، بیش از همیشه، سرشار از «احتمالات» است. یک حزب سیاسی که دوران پیشگامی و شکلگیری خود را در تبعید آغاز کرده و دوران آماده شدن برای شراکت در فعالیتهای سیاسی در ایرانی را میگذراند که در آن احزاب واقعی میتوانند، با اعتماد به یک قانون اساسی دموکراتیک و سکولار، علناً و با تکیه بر رأی مردمان کشور در انتخاباتهای منصفانه و آزاد برای شراکت در قدرت سیاسی تلاش کنند، ناگزیر است تا، با تکیه بر شواهد عینی و درک روابط ناآشکار اما تصور شدنی، این احتمالات را بررسی کرده و، بر اساس مرامنامهء خود، در مورد آنها بصورتی موقتی (چرا که آن احتمالات هنوز تحقق نیافتهاند) موضعگیری کند.
ما، در دو سال گذشته، برخی از این احتمالات را مورد بررسی قرار داده و مواضع محتمل حزب را در هر مورد، و براساس ممکنات و مقدوراتمان، معین کردهایم و لذا مناسب آن است که اکنون، بجای پرداختن مجدد به آن احتمالات و مواضع، که همچنان بقوت خود باقی ماندهاند، بکوشیم تا چهارچوب های مراجعهء خود را برای موضعگیری هامان به بحث بکشیم و اعلام کنیم که چرا و چگونه قادر خواهیم بود در برابر حوادث آینده واکنش نشان دهیم. ضرورت وجود این موضعگیری به ما اجازه میدهد که اصول زیر را همواره در نظر داشته باشیم:
1. ما در عین حالی که به «کثرتمداری» معتقدیم و میدانیم که فرهنگ ایرانی مجموعهای است از فرهنگها، زبانها، قومیتها، ادیان و باورها، بر اساس نظریهء «یک کشور – یک ملت»، به ضرورت پافشاری بر «یکپارچگی ملت ایران» باور داریم و این «وحدت در کثرت» را پایهء اساسی «ملت مداری» خود میدانیم و اجزاء «منافع ملی» را نیز از همین زمینه استخراج میکنیم.
2. ما میهن خود، ایران، را کشوری و سرزمینی تجزیهناپذیر میدانیم.
3. تقسیمات ناگزیر کشوری را، با توجه به گستردگی سرزمین و تنوع محیط زیستی وطنمان، به دور از معیارهای قومیتی، زبانی، دینی و فرهنگی خواستاریم.
4. با خودگردانیِ مناطق برخاسته از تقسیمات کشوری که بر اصول «آمایش سرزمین» مبتنی باشند موافقیم.
5. اما با «خودمختاریِ» این مناطق و اعطای «حق تعیین سرنوشت» به آنها (که با مدیریت و گرداندن محل زیست تفاوت ماهوی و اصولی دارد) مخالفیم و این امور را دال بر وجود تمایلات جدائیطلبانه میدانیم.
6. با هرگونه تبعیض سیاسی و اجتماعی، و احتمالاً قانونی شده، مخالفیم و همهء افراد ملت را، اعم از جنس و جنسیت و فرهنگ، مساویالحقوق میدانیم.
7. بر اساس اعلامیهء جهانگستر حقوقبشر، با اعمال هرگونه نظارت و سانسور در مورد داشتن عقیده و مذهب، و بیان و تبلیغ آنها، مخالفیم و هیچگونه جرم سیاسی، و در نتیجه زندان سیاسی، را برسمیت نمیشناسیم و در همین راستا با هرگونه شکنجه و تعزیر و اعدام مخالفیم.
8. ما بر اساس سند موسوم به «میثاق ملی»، که در مهستان جنبش سکولار دموکراسی ایران به تصویب رسیده است، از یکسو معتقد به نظام «دو ریاستی» (نمادین و اجرائی) و، از سوی دیگر، خواستار تقدم رفراندوم قانون اساسی بر رفراندوم برای انتخاب گزینش اسمی نوع نظام (جمهوری یا پادشاهی – و نه سلطنت) هستیم.
9. از نظر ما ریاست نمادین کشور (چه رئیس جمهور و چه پادشاه) نیز باید انتخابی و دورهای باشد و لذا با استمرار وراثتی این سمت ها مخالفیم.
10. ما معتقدیم که ارزشها و احکام هیچ شریعت و ایدئولوژی کلانی حق ورود به قانونگزاری و آموزش و پرورش و عملیات مدیریتی کشور را ندارند و کشور باید فاقد مذهب یا ایدئولوژی رسمی باشد و لازم است از حضور و دخالت مصادر و مقتضیات این امور در حکومت جلوگیری شود. بعبارت دیگر، ما با مذهب و عقیدهء هیچکس سر دعوا نداریم اما حضور مذهب و ایدئولوژی کسی را در قانون اساسی و نهادهای حکومتی نمیپذیریم.
11. ما با تنشآفرینی در سطح منطقه و جهان مخالفیم و معتقدیم پرهیز از این کار تنها راه درست مصون داشتن کشور از صدمات اقتصادی، زیربنائی، انسانی و فرهنگی است. در همین راستا با هرگونه ورود به جنگ نیز مخالفت داریم.
12. ما باور داریم که تنها ملت ایران، بعنوان صاحب اصلی کشور، میتواند حکومت اسلامی را منحل کرده و یک حکومت سکولار دموکرات را جانشین آن سازد. برای ما فاعل فعل براندازی تنها ملت ایران است. اما از آنجا که این ملت برای انجام چنین امری محتاج کمک است، از هرگونه یاری رسانی مادی و معنوی در راستای توانمندسازی ملت حمایت می کنیم.
13. ما، بعنوان خواستاران نا– بودی و انحلال حکومت اسلامی، معتقدیم که آلترناتیو سکولار دموکرات نباید با این حکومت وارد مصالحه شود.
14. ما ورود به مناظره با طیفهای رقیب خود را برای روشن شدن مواضع طرفین مناسب میدانیم.
15. ما در راستای تماس با احزاب و گروهها و شخصیتهای هم عقیدهء خود در داخل و خارج کشور کوشا بوده و در صورت لزوم دست به راهنمائی، مذاکره، همکاری، هماهنگی و حتی ائتلاف با آنها میزنیم.
16. از آنجا که حکومت اسلامی مسلط بر ایران را قابل اصلاح و حتی قانونی نمی دانیم، طبعاً، در خارج کشور، جز خواست انحلال آن «مطالبه»ی دیگری نداریم؛ اما از همهء مطالبات بر حق هموطنان اسیر خود در داخل کشور، در صورتی که این مطالبات رجوع کننده به قانون اساسی این حکومت نباشند، حمایت میکنیم.
17. ما در اسناد خود، به احترام «جمهوریت» و از آنجا که حکومت فعلی مسلط بر کشور را «جمهوری» نمیدانیم، هر کجا سخن از حکومت اسلامی مسلط بر ایران پیش آید، واژهء «جمهوری» را به «حکومت» یا «رژیم» تبدیل میکنیم. و از آنجا که بین ایران و ملت ایران و حکومت اسلامی مسلط بر کشورمان تفاوت و جدائی قائلیم، در هر متن که واژهء ایران بکار رفته اما منظور رژیم اسلامی باشد، ما بجای «ایران» عبارت «حکومت یا رژیم اسلامی مسلط بر ایران» را بکار میبریم.
18. اعضاء حزب ما، به تنهائی، و بدون داشتن مجوز از جانب حزب، دست به اقدامات سیاسی و اعلام موضع و شرکت در برنامهها و امضای بیانیهها و اعلامیهها نمیزنند.
19. ما تا تصمیمگیری ملت در قانون اساسی آینده پرجم سه رنگ شیر و خورشید نشان را پرجم کشورمان میدانیم و در همه موارد و مراسم از آن استفاده میکنیم.
20. ما زبان فارسی را زبان اتحاد دهنده و اداری کشورمان میدانیم و در دوران پیش از فروپاشی رژیم اسلامی و تصمیمگیری در قانون اساسی آینده، با آموزش زبانهای مادری – و نه آموزش رسمی و دولتی به زبانهای مادری – موافقیم.
21. ما وجود یک نهاد منسجم و کسب کنندهء اعتماد و نمایندگی از جانب ملت برای هماهنگ سازی مبارزات آنان در راستای استقرار حکومتی سکولار دموکرات در ایران را ضروری میدانیم و معتقدیم که بدون وجود چنین نهادی مبارزات ملت ایران میتواند کار را به هرج و مرج و جنگ داخلی و تجزیه کشور بکشاند.
22. ما معتقدیم که، بر اساس منطق و تجربه، تا آخرین مرحلهء فروپاشی حکومت اسلامی در ایران، امکان بوجود آمدن این «نهاد» در داخل کشور وجود ندارد و انجام این مهم بر عهدهء ایرانیان میهن دوست، دموکراسیخواه و سکولار خارج از کشور گذاشته شده است؛ اما، با پیدایش این نهاد، خودبخود راه بر همکاریهای مؤثر داخل و خارج گشوده میشود.
23. ما معتقدیم که آشکار کردن و تأکید بر وجود آلترناتیوهای مختلف در برابر حکومت اسلامی یک ضرورت حیاتی است و ملت ایران باید بداند که این آلترناتیوها و برنامههاشان چگونه از هم متمایز میشوند تا بتواند آگاهانه از میان گزینههای پیش روی خود یکی را که مناسبتر و مفیدتر میداند انتخاب کند.
24. بر این اساس، در این مرحلهء دور از دوران فروپاشی، ما از یکسو بر ویژگیهای یک آلترناتیو سکولار دموکرات تأکید کرده و آنها را تبلیغ میکنیم و معتقدیم که لازم است در راستای ایجاد و ارائه یک «آلترناتیو سکولار دموکرات» و تفهیم تفاوت های آن با دیگر گزینهها کوشا باشیم. از سوی دیگر، با نظریهء «اتحاد همه با هم» که موجب درهمریختگی ویژگیها، و مبهم کردن گزینهها، و پاشیدن خاک به چشم ملت ایران میشود مخالفیم.